دوستان عزیز سلام. من سامان فائق هستم و قرار است در 16 جلسه آتی در خصوص قیمت گذاری با شما گپ بزنم تا شاید با هم مطالبی را بیاموزیم. در جلسه اول به توضیح اینکه مدل و استراتژی قیمت گذاری چیست و چه تفاوتی با هم دارند خواهیم پرداخت و اولین شیوهی قیمت گذاری به نام مدل قیمت گذاری تک نرخی را برای شما شرح خواهیم داد.
در پروسههای بازاریابی گاهی همه چیز به بهترین شیوهی ممکن طراحی شده است و شاهد آن هستیم که تعداد زیادی سرنخ به صفحه خرید هدایت میشوند ولی متاسفانه نرخ تبدیل خیلی بالا نیست!!!
در بررسیهایی که صورت پذیرفته، بزرگترین دلیلی که باعث انصراف از خرید در مشتریان بالقوه میشود، شیوه نادرست قیمتگذاری است که خیلی به آن توجه نمیشود.
آمار نشان میدهد متاسفانه صاحبان کسب و کارهایی که خدمات خود را به صورت آنلاین ارائه مینمایند به صورت میانگین 6 ساعت بیشتر برای پروسه قیمت گذاری زمان اختصاص نمیدهند و این واقعاً افتضاح است.
در این سری از مقالات که به قلم من، سامان فائق تهیه شده است، تصمیم دارم به موضوع قیمت گذاری بپردازم و در خصوص Pricing Models و Pricing Strategy و تفاوت این دو مطالبی را بنویسم و تقدیم شما کنم.
پروسهی محاسبه و اعلام عدد نهایی در واحد مالی برای فروش یک محصول یا خدمات، قیمت گذاری است که هر کسب و کاری قطعاً آن را باید طی کند و این یک بخشِ غیر قابل انکار از Marketing Plan است.
مدیااد، به شما کمک میکند تا کمپینهای تبلیغاتی کسبوکار خود را در معتبرترین وبسایتهای ایرانی اجرا کنید و برند خود را در مقابل چشم مخاطبان هدفتان قرار دهید.
مدل قیمت گذاری یا Pricing Model کمک میکند بین ارزش و درآمد تعادل ایجاد کنیم در حالی که استراتژی قیمت گذاری کمک میکند به اهداف توسعه و رشدِ فروش دست پیدا کنیم.
در واقع در مقطعی، هر کسب و کار قیمتی را برای محصولات خود انتخاب میکند که متناسب با ارزش محصول یا خدمات خود است و آن را اعلام عمومی میکند که به شیوهی اعلام این قیمت مدل قیمت گذاری میگویند و به تکنیکها و تاکتیکهایی که منتج به افزایش فروش محصولات یا خدمات میشوند، استراتژی قیمت گذاری میگویند.
با توجه به این توضیحات درمییابیم که مدل قیمت گذاری تقدم بر استراتژی قیمت گذاری دارد و از این رو به معرفی انواع مدلهای قیمت گذاری میپردازم و هر هفته یکی از انواع آن را خدمتتان ارائه خواهم نمود.
سادهترین مدل قیمتگذاری همین مدل قیمتگذاری تک نرخی است. در این مدل یک محصول یا خدمت مشخص چه در قالب تکی، چه در قالب بستهی ترکیبی، با یک نرخ ثابت برای فروش ارائه میشود.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، برای یک بسته با مشخصاتی که در تصویر شرح داده شده است، تنها یک قیمت به مخاطب پیشنهاد شده است و مشتری با پرداخت 25 هزار تومان میتواند از این خدمات استفاده نماید. اینکه متقاضی میتواند انتخاب سالانه داشته باشد در ماهیت این شیوهی قیمت گذاری نقشی ندارد.
شاید برترین مزیت این مدل، دنبال کردن تنها یک هدف است. شما به عنوان صاحب کسب و کار میدانید دقیقاً دنبال چه باید باشید. این شیوه از قیمتگذاری در اتخاذ استراتژیهای افزایش فروش بسیار شما را کمک خواهد کرد و نیاز به اتخاذ تصمیمات مرکب یا تصمیمات تابعی را کمتر احساس خواهید کرد یا در صورت نیاز، الگوریتمهای خیلی پیچیدهای را نیاز نخواهد داشت.
اگر از جانب مشتری به این موضوع نگاه کنیم، تنها مزیت این شیوه از قیمتگذاری این است که مشتری دچار سر درگمی نمیشود و میداند باید دقیقاً درباره چه چیزی تصمیم بگیرد و چه چیزی را در ازای خرید بدست خواهد آورد. در این روش محاسبه میزان ارزشی که محصول یا خدمات برای مشتری خلق خواهد کرد به سادگی قابل محاسبه است و به همین دلیل میزان نارضایتی در این مدل کمتر دیده میشود.
آنچه که این مدل را کمی ناکارآمد جلوه میدهد این است که شاید چیزی که ما در حال ارائه آن هستیم دقیقاً همان چیزی که مشتری نیاز دارد نباشد. در واقع این موضوع آن سوی سکهی مزایای این مدل از قیمت گذاری است. ممکن است در لیستی که ارائه شده دو مورد بیشتر از نیاز مشتری باشد و برای چیزی که نیاز دارد باید پرداختی داشته باشد. در این شرایط معمولاً قیمت بیشتر ار ارزش برای مخاطب به نظر میرسد چون پرداخت برای خدماتی میکند که یقین دارد از آن استفاده نخواهد کرد و این موضوع اصلاً به قیمت درستی که محاسبه شده ربطی ندارد.
در مطلب بعدی که یک شنبه هفتهی آینده منتشر خواهد شد، یک مدل کاربردی دیگر از قیمت گذاری با عنوان Usage Base Pricing یا قیمت گذاری بر اساس مصرف را خدمتتان معرفی خواهم کرد.
برای اینکه بتوانیم به شما یادآوری کنیم که مطالب بعدی را قبل از بقیه مطالعه فرمائید، لطفاً اینجا کلیک کنید و در خبرنامه ایمیلی تپسل ثبتنام کنید.
ضمناً میتوانید اینجا کلیک کنید و وارد سایت من شوید و اطلاعات بیشتری از من را ببینید یا از طریق آدرس t.me/studio5ir نوشتههای روزانه من درباره توسعه کسب و کار را مطالعه فرمائید.
از اینکه فرصتی برای مطالعه تخصیص دادید از شما متشکرم.
2 ديدگاه نظر دهيد
با سلام و خسته نباشید خدمت جناب فائق عزیز و دیگر بینندگان، بسیار متشکرم بابت مقاله بسیار خوب و مفیدی که منتشر کردید.
از دیدگاه بنده یکی دیگر از معایب مدل Flat Rate در ساختار و رشد آن کسب و کار است.
فرض بکنید که بعد از 1 سال، کسب و کار شما به موفقیت نسبی رسیده و نیاز به رشد و پیشرفت و طبعا درآمد بیشتری دارد؛ در این حالت 2 راه حل پیش روی شماست، یا باید یک محصول جدید اضافه کنید، یا باید قیمت محصول فعلی را افزایش دهید ( که گاها ممکن است منجر به افزایش امکانات و قابلیت ها نباشد )؛ این بدترین حالتی ست که ممکن است برای شما رقم بخورد…
آقای خدابخش
ممنونم از پیامتان. مطلبی که فرمودید درست است ولی فرموده شما به موضوع خود کسب و کار بر میگردد. تعداد زیادی از کسب و کار ها گاهی محصول جدیدی ندارند و مجبور به افزایش قیمت همان محصول میشوند ولی این داستان به موضوع مدل قیمت گذاری فلت ریت بر نمی گردد.
در واقع این امکان وجود دارد که شما هر ماه یک محصول جدید تعریف کنید و فارغ از عملکردتان در تعریف یک محصول جدید که اتفاقاً در مسیر رشد است، از این مدل قیمت گذاری استفاده کنید. در واقع در مدل فلت ریت یک قیمت را اعلام کردن مورد نظر است نه یک قیمت ثابت در گذر زمان