در جلسه قبل، مدل های مختلف attribution و چگونگی عملکرد attribution ها از نظر فنی را همراه با ترسیم نمودارهای مربوطه توضیح دادیم. در این جلسه، قصد داریم درباره معیارهای انتخاب attribution مناسب صحبت کنیم. Attribution های بسیاری در دسترس شما و سایر بازاریابان اپلیکیشن قرار دارد. پیدا کردن مناسبترین Attribution برای کسبوکارتان، مستلزم درک درست از نیازهای کنونی و آینده شما است. در این جلسه، ابتدا معیارهای انتخاب مدل Attribution مناسب و سپس، 10 معیار انتخاب attribution مورد بررسی قرار میگیرد. با اطلاع از این معیارها، قادر خواهید بود سرویس متناسب با اپلیکیشن خود را انتخاب کنید و بهترین نتیجه را بدست آورید.
همانطور که در جلسه قبل صحبت کردیم، مدلهای Attribution در واقع، مجموعهای از قوانین هستند که میزان اعتبار هر conversion در مراحل مختلف قیف بازاریابی را مشخص میکند. حال چطور میتوان بهترین و مناسبترین مدل Attribution را انتخاب کرد؟
توضیحات زیر به شما کمک میکند تا مناسبترین مدل برای کمپینهای خود را انتخاب کنید.
این مدل، تمامی اعتبار را به آخرین کلیک یا آخرین تعامل کاربر و قبل از conversion اختصاص میدهد. استفاده از این مدل، برای دنبال کردن (tracking) ساده است و به تکنولوژی پیشرفتهای نیاز ندارد؛ به همین دلیل، مورد توجه بسیاری از شرکتها قرار گرفته است. اما اختصاص دادن تمامی اعتبار به یک مرحله، منجر به نادیده گرفتن عملکرد سایر مراحل سفر مشتری میشود.
زمانی از این مدل استفاده کنید که میخواهید بفهمید کدام یک از منابع و کمپینهای شما بهترین عملکرد را در ایجاد conversion دارند.
به عنوان مثال، در صورتی که در حال حاضر، لید های زیادی دارید و مطمئن نیستید که کدام منبع یا کمپین باعث نهایی شدن conversion یا نرخ تبدیل خواهد شد، این مدل میتواند موثرترین راه حل برای شما باشد. همچنین، در صورتی که با محدودیت بودجه مواجه هستید، حتماً از این مدل استفاده کنید تا موثرترین کمپینهای دیجیتال و کانالهای تبلیغاتی که بیشترین conversion را برای برند شما به همراه خواهد داشت را شناسایی کنید و در آینده، به جای صرف بودجه در کانالهای تبلیغاتی مختلف، تنها از آن کانالها استفاده کنید.
این مدل، تمامی اعتبار به مرحله اولیه و به منبع تولید لید اختصاص میدهد. زمانی که میخواهید بدانید کدام یک از منابع بیشترین لید را تولید میکند یا بیشترین کاربر جدید را جذب میکند، از این مدل استفاده کنید.
به عنوان مثال، در صورتی که برند شما در موقعیت توسعه بود و به جذب کاربران جدید نیاز داشت، از این مدل استفاده کنید تا مشخص شود کدام کانال یا کمپین تبلیغاتی بیشترین کاربر جدید را ایجاد میکند.
در این مدل، به همه مراحل بدون در نظر گرفتن میزان اهمیت هر مرحله، اعتبار یکسانی تخصیص داده میشود. در صورتی که میخواهید تنها میخواهید مروری ساده و کلی بر عملکرد کانالهای تبلیغاتی داشته باشید، این مدل برای شما مناسب خواهد بود. پیش از تصمیمگیری نهایی برای انتخاب بهترین کانالهای تبلیغاتی، میتوانید نگاهی به این مدل بیندازید تا عملکرد کلی کانالها را بسنجید.
به عنوان مثال، در صورتی که معمولاً از مدل اولین یا آخرین کلیک استفاده کنید و بر اساس آن تصمیم میگیرید که چه کانالی را از برنامههای آینده بازاریابی خود حذف کنید، بهتر است نگاهی به این مدل نیز بیاندازید؛ زیرا ممکن است ارزش برخی کانالها را کمتر از ارزش واقعیشان تخمین زده باشید.
این مدل نیز تمامی مراحل قیف بازاریابی را در نظر میگیرد، اما به دلیل اهمیت بیشتر مراحل پایانی، به مراحل پایانی اعتبار بیشتری تخصیص میدهد. در صورتی که قیف بازاریابی شما طولانی است و شامل مراحل زیادی میشود و شما میخواهید بفهمید کدام کانالها میتوانند لیدها را از مرحله پرورش لید به مرحله conversion انتقال دهند، این مدل، برای شما مفید خواهد بود.
به عنوان مثال، در صورتی که لیدهای زیادی تولید میشود و conversion rate نیز مناسب است، اما چرخه فروش شما طولانی است و نمیدانید کدام کانالها بیشترین تاثیر را دارد، از این مدل استفاده کنید. علاوه بر این، در صورتی که کانالها ترافیک باکیفیتی ایجاد میکنند، اما نرخ conversion برای تبدیل ترافیک به لید پایین است، استفاده از این مدل میتواند بهترین کانالهای ایجاد ترافیک را مشخص کند. بنابراین، با تقویت برخی مشخصات این کانالها، میتوانید ترافیک تولید شده را به لید تبدیل کنید.
Deep linking چیست و چراباید ازآن استفاده کرد؟
این مدل برای اولین و آخرین تعامل کاربر، اعتبار بیشتری (حدود 40 درصد) در نظر میگیرد و سایر اعتبار با به صورت مساوی به سایر مراحل میانی اختصاص میدهد. همواره، اولین و آخرین مرحله، مهمتر از مراحل میانی قیف هستند. به همین دلیل، این مدل، بیشترین درصدها را به آنها اختصاص میدهد. البته، میتوانید این درصدها را بسته به نوع پلتفرمی که استفاده میکنید، تغییر دهید. زمانی که میخواهید تمامی مراحل قیف بازاریابی از ابتدا تا انتها را بررسی کنید، از این مدل استفاده کنید.
به صورت کلی، میتوان گفت لازم نیست همواره از یک مدل attribution استفاده کنید، بلکه میتوانید از مدلهای مختلف در مواقع لازم استفاده کنید. یعنی بر اساس موقعیتی که برند شما در قیف بازاریابی دارد، مدل Attribution مناسب آن مرحله را انتخاب کنید. در واقع، شما باید در هر مرحله از قیف بازاریابی از مدل متناسب با آن که منجر به ایجاد دیدگاه بهتر و دقیقتر از عملکرد کانالها و کمپینهای تبلیغاتی مختلف میشود، استفاده کنید. در صورت استفاده از تنها یک مدل attribution، ممکن است یک دیدگاه کامل و دقیق از عملکرد کمپینها و کانالهای تبلیغاتی بدست نیاورید و ارزش برخی از آنها را کمتر یا بیشتر از ارزش واقعیشان تخمین بزنید.
برای یک انتخاب صحیح، ابتدا باید نیازها و اهداف کمپینهای بازاریابی اپلیکیشن را مشخص کرده و سپس، به دنبال بهترین راه حلی که بتواند نیازهای شما را با حداقل هزینهها و بالاترین کیفیت حل کند، باشید. همانطور که در جلسات قبل گفته شد، با استفاده از Attribution میتوانید کلیکها، نصبها یا سایر رویدادهای درون-اپ صورت گرفته شده توسط کاربران را دنبال کنید و به پلتفرمهای بازاریابی خود اختصاص دهید. تمامی این دادهها به بازاریابان کمک میکند کارایی کمپینها را بر اساس نتایج آنها با یکدیگر مقایسه و بهترین کمپینهای تبلیغاتی که بیشترین ROI را برای شما به همراه دارد را برای تلاشهای بازاریابی آینده انتخاب کنید.
راهی که شرکتهای مختلف ارائهدهنده سرویس Attribution برای دنبال کردن دادهها استفاده میکنند، تفاوت چشمگیری دارد و این شما هستید که باید attribution مناسب کسبوکار خود را متناسب با اهداف کسبوکار، بودجهای که در اختیار دارید، دادههایی که نیاز دارید و … انتخاب کنید. به عنوان مثال، برخی شرکتها بر ارائه حداقل داده با قیمتهای مناسب تمرکز دارند. طبیعتاً هرچه قیمت کمتر باشد، خدمات کمتری ارائه میشود. چنین سرویسهایی برای شرکتهایی که به تازگی آغاز به کار کردهاند، مناسب است، اما این سرویسها برای شرکتهایی که به سطح بالاتری از اطلاعات، تحلیلها و خدمات نیاز دارند، مناسب نیست. هزینه این سرویسها بالاتر است، اما نسبت به نرخ بازگشت سرمایهای که با استفاده از این دادهها بدست میآید، مقرون به صرفه میباشد. برای انتخاب Attribution مناسب، باید سطح خدماتی که میتواند برطرفکننده نیازهای شما باشد را شناسایی و سرویس مورد نظر را انتخاب کنید.
انتخاب یک سرویس attribution مناسب، کار راحتی نیست، اما با در نظر گرفتن عوامل موثر و مهم، میتوان انتخاب درستی داشت. عوامل و معیارهای زیادی در تصمیمگیری شما برای انتخاب یک شرکت Attribution دخیل است، که در اینجا، 10 مورد از مهمترین آنها را توضیح میدهیم.
شرکتی که به عنوان attribution انتخاب میکنید، باید بتواند برای اشتراکگذاری دادهها با سایر شبکههای تبلیغات دیجیتال، رسانهها، پلتفرمها و ناشرین مختلف، ارتباط داشته باشد. بدون داشتن چنین قابلیتی، ممکن است مجبور شوید به ازای جذب هر کاربر جدید، چندین مرتبه پول بپردازید. به همین دلیل، شرکت attribution باید از لحاظ ارتباط با سایر پلتفرمها، پوشش خوبی داشته باشد و به دادههای آنها دسترسی داشته باشد. برای شروع، میتوانید یک attribution انتخاب کنید که چنین خصوصیتی نداشته باشد، اما با گسترش کسبوکار و توسعه تبلیغات در شبکهها و پلتفرمهای مختلف، باید در انتخاب خود تجدید نظر کنید. بنابراین، برای اینکه ضرر نکنید، باید میزان پسانداز حاصل از انتخاب اولیه و مزیان هزینه ناشی از انتخاب دوم را برآورد و مقایسه کنید. به صورت کلی، بهتر است یک attribution با سطح پوشش گسترده انتخاب کنید.
مهمترین فاکتورهایی که باید در بخش تنظیمات پلتفرم Attribution چک کنید، شامل موارد زیر هستند:
یکی از چالشهای صنعت تبلیغات موبایلی، مقابله با تقلبهایی موبایلی است که در این تبلیغات اتفاق میافتد. این موضوع، برای پلتفرمهای attribution از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که از این پلتفرمها انتظار میرود تقلبها و عاملین تقلب را شناسایی و با آن مقابله کنند. تنها شناسایی تقلب کافی نیست، بلکه چالش اصلی، پیشگیری و مقابله با انواع تقلبها است. هر پلتفرمی، روشهای مقابله و شناسایی منحصر به خود را دارد. برخی از روشها از کارآمدی نسبتاً خوبی برخوردار هستند. پلتفرمهایی که بتوانند الگوریتمهای پیچیدهای طراحی کنند که قادر به جلوگیری از تقلبهای کلیکی و نصبی به صورت آنی (real-time) باشد، بهترین عملکرد را خواهند داشت و بسیار مورد توجه قرار میگیرند.
مهمترین عواملی که در رابطه با این موضوع باید چک شود، شامل موارد زیر است:
کتاب الکترونیکی مقابله با تقلبهای موبایلی را بخوانید.
یکی از مهمترین ویژگیهای یک پلتفرم attribution، اطلاعاتی است که در اختیار دارد و به تبلیغدهندگان ارائه میدهد.
قیمت سرویسهای Attribution، یکی از عواملی است که اغلب بازاریابان اهمیت قابل توجهی برای آن قائل هستند. شما نیز باید بر اساس نیازهای برند خود و میزان بودجهای که در اختیار دارید، بهترین و مقرون به صرفهترین پلتفرم attribution را انتخاب کنید.
به طور کلی، 4 مدل قیمتگذاری در پلتفرمهای attribution وجود دارد:
در این مدل، پلتفرم attribution، به ازای هر نصب حاصل از کمپینهای تبلیغاتی، هزینه مشخصی را دریافت میکند، که این هزینه بسته به تعداد نصب، به صورت پلهای متفاوت است. هرچه تعداد نصب بیشتر شود، هزینه هر نصب کمتر خواهد شد.به عنوان مثال، پلتفرم Appslyer از این مدل تعرفه استفاده میکند.
در این مدل، پلتفرم attribution به ازای هر گزارشی که سیستم ارائه – میکند، هزینه دریافت میکند. برای مثال، چون کلیکها هم بخشی از Attribution به حساب میآیند، در این مدل، علاوه بر هزینه نصب، هزینه هر کلیک نیز دریافت میشود. البته معمولا قیمت به ازای هر رویداد (event)، از قیمت به ازای هر نصب کمتر است اما، چون تعداد رویدادهای مورد پیگیری از تعداد نصبها بیشتر است، معمولا استفاده از این مدل به نفع تبلیغدهندگان نیست. یکی از پلتفرمهایی که از این مدل استفاده میکند، Tune است.
پلتفرم attribution در این مدل به ازای تعداد کاربران فعال، هزینه دریافت خواهد کرد. درواقع پلههای قیمتی آن براساس وضعیت کسبوکار شما تعیین میشود. Tapstream از این مدل تعرفه استفاده میکند.
برخی شرکتها محصول Attribution خود را به صورت رایگان عرضه میکنند Appsalar و Flurry جزء این شرکتها هستند. هدف از ارائه رایگان محصول این شرکتها، تشویق کاربر به استفاده از شبکه تبلیغاتی وابسته به خودشان است. یکی از اصلیترین معایب استفاده از این سرویسهای رایگان، این است که در ابتدای ثبت نام، از شما مجوز میگیرند که اطلاعات بازاریابی شما را در اختیار داشته باشند و ممکن است این اطلاعات را به رقبای شما ارائه دهند.
بنابراین، هنگام انتخاب پلتفرم attribution، به تمامی موارد توجه کنید و در نهایت، بسته به هدف برندتان در هر مرحله از قیف بازاریابی و همچنین، بودجهای که در اختیار دارید، بهترین تصمیم را بگیرید.
به منظور درک رفتار کاربران، باید بتوانید شاخصهای تحلیلی مربوط به فعالیتهای کاربران را برای یک مدت طولانی دنبال کنید. این دوره از زمان نصب اپلیکیشن آغاز میشود. برخی پلتفرمها، اجازه آنالیز اطلاعات مربوط به کسبوکار را برای طولانیمدت نمیدهند و دادههای کاربران پس از چندین ماه از دسترس خارج میشود. در صورتی که قصد انجام آنالیزهایی نظیر LTV، آنالیز چرخه خرید، بررسی ترندهای سفارشات و ارزش آنها را داشته باشید، باید سرویسی را انتخاب کنید که امکان آنالیز طولانیمدت دادهها را داشته باشد.
در صورتی که اپلیکیشن شما، چرخه خرید (purchase lifecycle) کوتاهی داشته باشد، یک سرویس attribution با دوره حداکثر 90 روزه دسترسی به دادهها، عملکرد خوبی خواهد داشت. اما در صورتی که انتظار روابط طولانیمدت با مشتریان را دارید، اطمینان حاصل کنید که ابزاری شمارشگر و سرویس attribution مورد نیاز ، نیازهای شما را برآورده کند.
سرویسهای Attribution، سطوح مختلفی برای اندازهگیری فعالیتهای کاربران و تحلیل رفتار آنها در اپلیکیشن ارائه میدهند. شما باید بر اساس اهداف و عملکرد اپلیکیشن خود، سطح تحلیل مورد نیازتان را شناسایی و در نهایت سرویسی که با اهداف اپلیکیشن شما همخوانی دارد را انتخاب کنید. برخی اپلیکیشنها برای بهینهسازی به تحلیلهای جزئیتر و دقیقتری نیاز دارند، در حالی که تحلیلهای پایه مانند نصب یا دانلود برای اپلیکیشنهای دیگر کفایت میکند. بنابراین، باید سرویسی که انتخاب میکنید، قادر به برطرف کردن نیازهای شما باشد.
اگر هدف اپلیکیشن شما، فروش باشد، به تحلیل عمیقتر و سطح بالاتری از آنالیز احتیاج دارید و میتوانید فعالیتهای کاربران نظیر جستجوی محصولات، بازدید محصولات و معیارهای انتخاب محصول مانند رنگ، مدل یا مقصد سفر، مرحله اضافه کردن محصول به سبد خرید و تمامی مراحل انجام معامله را تعریف و تحلیل کنید. چنین تحلیل دقیقی، منجر به پی بردن به سفر مشتری و در نتیجه، اجرای راهکارها و تکنیکهای بهبود استراتژی میشود. برای آن دسته از بازاریابانی که وقت کافی یا تمایلی برای انجام چنین آنالیز دقیقی ندارند، آنالیزهای در سطح پایه نیز پاسخگو است. به عنوان مثال، در صورتی که تمرکز اصلی شما، دنبال کردن نصب اپلیکیشن است، فعالیتهای کاربر پس از نصب برای شما مهم نخواهد بود.
هنگام انتخاب سرویس attribution، باید نگاهی به لیست مشتریان و شرکای آن شرکت بیندازید و حتی نظر مشتریان سابق یا فعلی را بپرسید. هرچه تعداد مشتریان یک شرکت attribution بیشتر باشد، نشاندهنده داشتن تکنولوژی برتر است. حتی میتوانید نظر مشتریان سابق یا فعلی آنها و میزان رضایت آنها از سرویس را مورد بررسی قرار دهید.
برخی شرکتها تنها بر نصب هرچه بیشتر تاکید دارند. تقریباً تمامی شرکتهای ارائهدهنده attribution، قادر به گزارش نصب هستند، اما همه سرویسها قادر به گزارش فعالیتهای قبل و پس از نصب نیستند. بنابراین، در صورتی که میخواهید فعالیتهای بعد از نصب کاربر را دنبال کنید، به تکنیکهای remarketing در آینده نیاز خواهید داشت. به این معنی که شما به پلتفرمی نیاز دارید که قادر به آنالیز واقعی تلاشهای مجدد بازاریابی (remarketing) باشد و بتواند تعاملات مجدد (re-engagement) همه کاربران را دنبال کند. همچنین، شما باید به راحتی بتوانید نتایج remarketing را بدون نیاز به دانلود فایل اکسل در داشبورد مشاهده کنید. برخی شرکتها در این زمینه قویتر عمل میکنند. بنابراین، هنگام انتخاب شرکت Attribution، درباره نحوه گزارشدهی آنها سوال کنید و در نهایت، تصمیم بگیرید.
در صورتی که اپلیکیشنها، به نوعی کار ثانویه شما هستند و وقت و منابع انسانی کافی برای آنالیزهای گسترده ندارید و گزارشهای پایه و کلی درباره کاربران برای شما کفایت میکند، هر شرکتی که سرویسهای رایگان یا کمهزینه ارائه میکند، میتواند نیازهای شما را برطرف کند. در این مورد، نیازی به خرید سرویسهای بیشتر از نیازتان نیست. با این وجود، حتی اگر هدف شما، تنها افزایش نصب اپلیکیشن باشد، در صورتی که وقت کافی داشته باشید، درک دقیقتر کاربران منجر به موفقیت بیشتر در دستیابی به هدفتان خواهد شد.
در صورتی که اپلیکیشنها، بخش اصلی کار شما هستند، احتمالاً میخواهید درکی عمیق از رفتار کاربران داشته باشید و بفهمید یک کاربر سودآور چه تفاوتی با سایر کاربران دارد. بهترین راه حل برای این کار، Cohort Analysis است. در این روش، قادر به تقسیمبندی مخاطبین خود هستید. با استفاده از این تکنیک، میتوانید فعالیتهای مخاطبان آیفون، آیپد و اندروید خود را به صورت مجزا تجزیه و تحلیل کنید و ویژگیهای کاربرانی که بهترین نتیجه را برای کسبوکار شما به همراه داشتهاند، شناسایی کنید و در نهایت، رابطه بین هر یک از تعاملات کاربران مختلف با KPI مورد نظر را بفهمید. علاوه، برخی شرکتهای ارائهدهنده این روش، تحلیل آنی نیز انجام میدهند. در جلسات آینده بلوک بازاریابی اپلیکیشن، درباره cohort analysis صحبت خواهیم کرد.
به طور کلی، پلتفرمی که تحت عنوان attribution انتخاب میکنید، باید بتواند سطح نیازهای دادهای شما را فراهم کند. بیش از آنچه نیاز دارید، پول نپردازید، اما به دریافت کمترین دادهها نیز قانع نشوید؛ چرا که هرچه دادههای بیشتری از کاربران در اختیار داشته باشید، بهتر میتوانید رفتار کاربران را آنالیز و اپلیکیشن خود را بهینهسازی کنید.
برای انتخاب یک پلتفرم مناسب برای attribution اپلیکیشنهای موبایل، باید تمامی جوانب را در نظر داشته باشید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید. اما به صور کلی، باید ابتدا نیازهای برند خود، اهداف تبلیغاتی خود در هر یک از کمپینها، موقعیت برند خود در قیف بازاریابی، میزان بودجه و … را به صورت کامل مشخص کنید تا بتوانید یک تصمیم منطقی بگیرید. عوامل زیادی در این انتخاب تاثیرگذار هستند، که در این جا تنها به 10 مورد از مهمترین آنها اشاره شد. سطح پاسخگویی و پشتیبانی، ارائه گزارشهای فیدبک پس از نصب، دسترسی و پیادهسازی آسان SDK، قابلیت deep linking، میزان خطاهای ذاتی سیستم، داشبورد مناسب و کاربرپسند، دسترسی به داشبورد، برطرف کردن سریع باگهای سیستم و … مواردی هستند که باید هنگام انتخاب به آنها توجه کرد.
در جلسه آینده از این بلوک، درباره خطاهای ذاتی سیستم یا discrepancy صحبت میکنیم. خوشحال میشیم که نظرات و پیشنهادهای خودتون را در قیمت نظرات با ما در میان بگذارید. جهت اطلاع از جلسات جدید بلوک بازاریابی اپلیکیشن، در فرم سمت راست ثبت نام کنید.
خلاصه
در این جلسه از بلوک بازاریابی اپلیکیشن، درباره مهمترین معیارهای انتخاب پلتفرم attribution صحبت کردیم. با اطلاع از این معیارها، میتوانید بر اساس نیازها و اهداف اپلیکیشن خود، بهترین تصمیم را بگیرید.