در جلسه گذشته، درباره معیارهای اندازهگیری بازاریابی محتوا و ابزارهای آن صحبت کردیم. در این جلسه از بلوک بازاریابی محتوا قصد داریم درباره پرسونای مخاطب و طریقه ایجاد آن صحبت کنیم. یک محتوای خوب باید بتواند برای کسبوکار خود ارزش ایجاد کند؛ مخاطبان، کسانی هستند که این ارزش را ایجاد میکنند. بازاریابان حرفهای نیز میدانند که رمز بدست آوردن بهینهسازی و افزایش نرخ تبدیل برای محتواهایی که تولید میکنند، تعریف دقیق مخاطبان و تقسیمبندی آنها به گروههای مختلف است. در ادامه، درباره ضرورت ایجاد پرسونای مخاطب در بازاریابی محتوا، روش ایجاد آن و چگونگی جمعآوری اطلاعات مورد نیاز برای ایجاد آن صحبت میکنیم.
اگر تا به حال پرسونای مخاطب ایجاد نکردهاید، ممکن است برای شما سوال باشد که پرسونای مخاطب چیست و برای کسبوکار چه فایدهای دارد؟
برای اینکه بتوانید محتوایی مناسب مخاطبین خود تولید و توزیع کنید، ابتدا باید مخاطبین خود را در طول سفر مشتری (buyer journey) بشناسید. پرسونای مخاطب، نمایندهای از مخاطبین واقعی شما است که نشان میدهد مخاطبین شما چه کسانی هستند؟ مایل به یادگیری چه چیزهایی هستند؟ اهداف آنها چیست و رفتار آنها در طول سفر مشتری چگونه است؟ پرسونای مخاطب، یک شخصیت ساختگی بر اساس دادههای واقعی و تحقیقات بازار است که بخش مشخصی از مخاطبان هدف را نشان میدهد.
پرسونای مخاطب (audience persona) در بازاریابی محتوا باید روی چالشهای مخاطب و چیزهایی که مخاطب مایل به یادگیری آنها است، تمرکز کند.
پرسونای مخاطب با پرسونای مشتری یا خریدار متفاوت است؛ زیرا پرسونای مشتری بیشتر با هدف فروش محصولات و بر اساس دادههای بازار است، در حالی که پرسونای مخاطب، مرتبط با سئو و بازاریابی محتوا است.
اغلب کسبوکارها برای نشان دادن گروههای مختلف مخاطبان هدف، چندین پرسونای مخاطب ایجاد میکنند. هیچ اجبار و محدودیتی در تعداد پرسونای مخاطب وجود ندارد، اما پیشنهاد ما این است که حتماً بین 2 تا 5 گروه ایجاد کنید. البته، تعدادشان میتواند تا 20 نیز برسد، اما در نظر گرفتن تعداد زیادی پرسونای مخاطب ممکن است باعث سردرگمی شود. تعداد پرسونا، به مخاطبینی که با استفاده از بازاریابی محتوا، قصد تارگت کردن آنها را دارید، بستگی دارد.
چقدر درباره پیشزمینه، اهداف و چالشهای مخاطبین خود میدانید؟ چقدر درباره نیازها و علاقهمندیهای آنها اطلاع دارید؟ مخاطبین شما چند سال دارند؟ بدون شناخت مخاطبین خود و پی بردن به نیازهای آنها، چگونه میتوانید محتوایی تولید کنید که نیازهای آنها را برطرف کند؟
بدون پاسخ به چنین سوالاتی، ایجاد استراتژی مناسب بازاریابی محتوا، تولید محتوای مناسب و توزیع محتواها در کانالهای مختلف، دشوار است. ایجاد پرسونای مخاطب، به شما کمک میکند مخاطبین خود را بهتر بشناسید. به منظور پی بردن به خصوصیات گروههای مختلف مخاطبین هدف و تولید محتوای مناسب برای آنها، ایجاد پرسونای مخاطب ضروری است. ایجاد پرسونای مخاطب، میتواند بهطور چشمگیری نتایج کسبوکار شما را بهبود ببخشد.
زمانی که اطلاعات کافی از مخاطبین خود در دست داشته باشید، میتوانید محتوای مناسبتری برای آنها تولید کنید؛ این محتوا از تاثیرگذاری بالایی برخوردار است و باعث تبدیل خواننده به لید یا حتی مشتری خواهد شد. در صورت نداشتن اطلاعات کافی و عدم ایجاد پرسونای مخاطب، مجبور هستید به صورت فرضی محتوا تولید کنید و درباره آنچه که خود میدانید بنویسید، نه چیزی که مخاطبین مایل به یادگیری آن هستند.
جمله معروفی در این زمینه از Seth Godin، نویسنده معروف بلاگ Seth، نقل شده است:
برای محصولات خود مشتری پیدا نکنید، بلکه برای مشتریان خود، محصول تولید کنید.
پرسونای مخاطب از طریق تحقیقات، نظرسنجیها و مصاحبه با مخاطبین مورد نظر ایجاد میشود. فرایند ایجاد پرسونای مخاطب، با جمعآوری دادههای مورد نیاز شروع میشود. پیش از شروع این فرایند، باید از خود بپرسید به چه اطلاعاتی از مخاطبین خود نیاز دارید؟ کدام دادهها میتوانند به شما در ایجاد پرسونای مخاطب کمک کنند. اولین چیزی که ممکن است با شنیدن کلمه پرسونای مخاطب به یاد آورید، اطلاعات جمعیتشناسی یا دموگرافیک است. اغلب کسبوکارها بدون در نظر گرفتن نوع محصول یا کسبوکار خود، دانستن اطلاعات دموگرافیک زیر را برای ایجاد پرسونای مخاطب ضروری میدانند:
علاوه بر این اطلاعات جمعیتشناسی، باید مواردی نظیر چالشها و مسائل مخاطبین، رفتار مخاطبین نسبت به محتواهای مختلف، رفتار مخاطبین در وبسایت، علاقهمندی آنها و … را نیز بدست آورید.
اینفلوئنسرمارکتینگ چیست؟
روشهای زیادی برای بدست آوردن اطلاعات، نیازمندیها، علایق و رفتار مخاطبین وجود دارد. موارد زیر، تعدادی از این روشها هستند:
استفاده از تکنیک آزمون آ/ب روی محتواهای قبلی خود، میتواند به شما کمک کند تا بفهمید که کدام محتواها برای مخاطبین هدف مناسب بوده و کدام محتواها، عملکرد خوبی نداشته است. مواردی که میتوانید این آزمون آ/ب (A/B Testing) را برای محتواها اجرا کنید، تغییر متن، فرکانس ارسال ایمیلها، تغییر عناوین و حتی تغییر فرمت محتواها است. با استفاده از نتایج این تست، میتوانید بهترین فرمت محتوا با بهترین عناوین و زیر عنوانها را پیدا کنید.
علاوه بر محتوا، آزمون آ/ب را در قیف بازاریابی نیز قابل اجرا است. برای مثال اگر دو پیشنهاد مختلف برای جذب مشتری جدید دارید، میتوانید با این روش، ببینید کدام یک موفقیت بیشتری کسب میکند. نتیجه این تست به شما دیدگاهی دقیقتر درباره رفتار و ترجیحات مخاطبان میدهد و باعث بهبود تصمیمات شما خواهد شد. مهمترین نکته این است که در هر آزمون، فقط یک عامل را تغییر دهید تا بتوانید نتایج را بهدرستی تحلیل کنید.
پروفایل مخاطبین یک منبع اطلاعاتی ارزشمند برای ایجاد پرسونای مخاطب است. زمانی که برای دانلود کتاب الکترونیکی، مقالات، پادکستها، ویدئوهای آموزشی و … فرمهای شما را پر میکنند، اطلاعاتی به شما میدهند. این اطلاعات شامل نام، ایمیل، سن یا شغل آنهاست. هرچه فرم شما هوشمندانه تر طراحی شده باشد، میتوانید دادههای باکیفیتتری جمعآوری کنید. نکته مهم این است که این اطلاعات به صورت اتوماتیک در سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) ذخیره و تحلیل شوند.
محتواهایی که قبلاً تولید کردهاید، مخزن اطلاعات از مخاطبان شماست. با استفاده از ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس، میتوانید بفهمید کدام محتوا بازدید بیشتری داشته، کاربران چقدر زمان در آن صفحه سپری کردهاند یا نرخ پرش چگونه بوده است. این دادهها به شما کمک میکند تا الگوهای رفتاری مخاطبان خود را شناسایی کرده و بفهمید که کدام موضوعات یا سبکها برای آنها جذابتر هستند. برای مثال اگر متوجه شوید مقالهای با عنوان خاصی بیشترین بازدید را داشته است، میتوانید مقالات مشابه تولید کنید.
تیم فروش شما بهترین منبع برای فهمیدن نیازها و چالشهای مشتریان است. افراد تیم فروش با مخاطبین و مشتریان بهطور مستقیم تعامل دارند و میتوانند اطلاعات بسیار مفیدی درباره نیازها و چالشهایی که مشتریان با آنها درگیر هستند، در اختیار شما بگذارند. با برگزاری جلسات منظم با تیم فروش، میتوانید این اطلاعات را جمعآوری کرده و الگوهای مشترک را شناسایی کنید.
هیچ روشی بهتر از مصاحبه مستقیم (آنلاین، حضوری یا تلفنی) با مشتریان و مخاطبان برای بدست آوردن دادههای مورد نیاز برای ایجاد پرسونای مخاطب وجود ندارد. اما این کار، به صرف زمان زیادی نیاز دارد و مشتریان نیز ممکن است برای انجام مصاحبه وقت صرف نکنند. به همین دلیل، در این مصاحبهها، باید به پرسیدن چندین سوال کوتاه، اما کلیدی بسنده کنید.
نظرسنجیها یکی از سادهترین روشها برای کسب اطلاعات درباره مخاطبان هستند. شما میتوانید این نظرسنجیها را در پایان یک پست وبلاگی، در ایمیلهای خودکار، در ازای دانلود رایگان یا در شبکههای اجتماعی اجرا کنید. سوالاتی که در نظرسنجیها مطرح میکنید باید مشخص و کوتاه باشند.
با بررسی و آنالیز محتواهای مختلفی که به عنوان پست در شبکههای اجتماعی خود (اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک، توئیتر، لینکدین و… ) منتشر کردهاید میتوانید میزان علاقهمندی و نیازهای فالوئرها و مخاطبین خود را بدست آورید. برای اینکه بفهمید کدام پستها بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد، از ابزارهایی مانند Instagram Insights یا Twitter Analytics استفاده کنید.
اینفوگرافیک بیزینس پروفایل اینستاگرام را در کالج تپسل ببینید
ایجاد پرسونا، یک فرایند منحصربهفرد است و هر کسبوکاری بسته به اهداف و مخاطبین خود و همچنین، نوع صنعتی که در آن فعالیت میکند، باید پرسونای خود را ایجاد کند. اما این فرایند دارای مراحل کلی است که در ادامه به آنها میپردازیم.
1. پاسخ به سوالات «او کیست؟» Who؟
اولین قدم برای شناخت دقیق مخاطب این است که بفهمید “او کیست؟ یعنی باید اطلاعات پایهای در مورد مخاطب خود جمعآوری کنید. این اطلاعات شامل پیشزمینه شغلی (مانند شغلی و نوع شرکت یا صنعتی که در آن مشغول به فعالیت است)، ویژگیهای جمعیتشناسی (سن، جنسیت، سطح تحصیلات، موقعیت جغرافیایی و …) و برخی ویژگیهای ارتباطی مخاطب است. این مرحله به شما کمک میکند تا یک تصویر کلی از شخصیت مخاطب خود بسازید و بدانید که او چگونه فکر میکند، در چه محیطی کار میکند و چطور با دنیا ارتباط برقرار میکند.
2. پاسخ به سوالات «چه چیزی؟» What؟
حالا که شناخت اولیهای از مخاطب دارید، وقت آن است که بفهمید “او چه میخواهد؟”. در این مرحله، باید اهداف، چالشها و نیازهای مخاطب مشخص شوند. به عنوان مثال، چالشهایی که ممکن است در شغل خود با آن مواجه شود. این دسته از مخاطبین، چه فرمت محتوایی را ترجیح میدهند؟ چه چیزی ممکن است نوع و میزان استفاده از محتواها را تحت تاثیر قرار دهد؟ همچنین، در این مرحله باید مشخص شود که شما برای کمک به مخاطب خود میتوانید چه کاری انجام دهید. آیا میتوانید با ارائه محتوای آموزشی مناسب، به او کمک کنید تا چالشهایش را حل کند؟ یا شاید محصول شما بتواند راهحلی برای مشکل او باشد؟ فهمیدن این موضوع در پرسونای مخاطب بسیار مهم است.
3. پاسخ به سوالات «چرا؟» Why؟
در این مرحله، به دنبال پاسخ این سوال هستید: “چرا مخاطب باید به شما توجه کند؟ برای یافتن پاسخ، بهتر است از دادههای واقعی استفاده کنید. از طریق نظرسنجیها، بازخوردهای مشتریان و بررسی تجربیات کاربران متوجه میشوید که چه چیزی مخاطب را جذب میکند یا چرا برخی کاربران از محصولات یا خدمات شما استفاده نمیکنند. برای مثال شاید یکی از مشتریان شما بگوید که محتوای شما برای او بیش از حد تخصصی یا پیچیده است یا ممکن است یکی دیگر از مشتریان به شما بگوید که خدمات شما نیازهای او را کاملا رفع نکرده است. با استفاده از این اطلاعات میتوانید دلایل اصلی جذب یا از دست دادن مخاطب را شناسایی کنید.
4. پاسخ به سوالات «چگونه؟» How؟
در نهایت، باید در قسمت پیام بازاریابی، روشی که میخواهید به این مخاطب هدف ارائه دهید را وارد کنید. چگونه میخواهید این دسته از مخاطبین را جذب کنید؟ چگونه میتوانید به مخاطبین کمک کنید؟
همچنین باید مشخص کنید که از چه کانالهایی برای رساندن پیام خود استفاده میکنید. آیا ایمیل مناسبتر است یا شبکههای اجتماعی؟ آیا نیاز به تبلیغات گسترده دارید یا یک ارتباط مستقیم و شخصیسازیشده بهتر است؟ پاسخ به این سوالات برای جذب مخاطبان بسیار مهم است.
میتوانید برای ایجاد پرسونای مخاطب، از الگوهای آماده استفاده کنید. یکی از این الگوها، متعلق به Hubspot است که میتوانید به صورت رایگان آن را دریافت کنید.
نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید، این است که پرسونای مخاطب فقط برای بازاریابی مفید نیست و چیزی نیست که چندین هفته بعد از ایجاد فراموش شود، بلکه از اطلاعات آن میتوان در تمامی مراحل قیف بازاریابی، طراحی، تولید و فروش محصول مفید واقع خواهد شد.
بنابراین، باید تمامی تیمهای شرکت خود را از پرسونایی که ایجاد میکنید مطلع سازید و دادهها را با آنها به اشتراک بگذارید. این اطلاعات بهخصوص برای تیم فروش بسیار مفید و ارزشمند خواهد بود. همچنین، افرادی که بهتازگی در شرکت مشغول به کار میشوند نیز باید از پرسوناها مطلع شوند تا به صورت عمیقتری با مشتریان و دیدگاههای آنها آشنا شوند. پرسونای مخاطب را به دو صورت کلی و جزئی ایجاد کنید. پرسونای جزئیتر برای بازاریابان و پرسونای کلی برای سایر اعضای شرکت.
علاوهبر این، برای تولید محتواهای مهمتر، پرسونای مخاطب را بر اساس قیف بازاریابی تنظیم کنید.
وقتی اطلاعاتی درباره مخاطبان خود جمعآوری کردید، زمان آن میرسد که این دادهها را تبدیل به یک شخصیت کنید. اینجاست که پرسونای مخاطب شکل میگیرد. هدف این است که یک نماینده فرضی از گروهی از مشتریان واقعی ایجاد کنید تا بهتر آنها را بشناسید و بتوانید برایشان استراتژیهای هدفمند طراحی کنید. در ادامه مراحل سادهای برای ساختن یک پرسونا را بررسی کرده ایم:
اولین قدم این است که به پرسونا یک نام بدهید. حتی میتوانید تصویری از او در ذهن خود داشته باشید یا عکسی از یک مدل فرضی انتخاب کنید. این کار باعث میشود که شخصیت پرسونا برای شما واقعیتر به نظر برسد و راحتتر بتوانید در تصمیمگیریها او را در نظر بگیرید.
در این بخش، مشخصات مخاطب خود را بنویسید. این اطلاعات شامل موارد زیر است:
این اطلاعات به شما کمک میکند تا بهتر بفهمید مخاطب شما در چه دنیایی زندگی میکند و چه انتظاراتی دارد.
با توجه به اطلاعاتی که جمع کرده اید جواب این سوالات را بنویسید:
این بخش از پرسونا به شما کمک میکند تا بفهمید که چگونه میتوانید به نیازهای او پاسخ دهید. برای مثال اگر پرسونا شما یک مادر شاغل است، احتمالاً به دنبال محصولات یا خدماتی است که کارهایش را راحتتر کند و هزینه هم برای او مهم است یا اگر دانشجوست، سرعت میتوانید فاکتور مهمی باشد.
هر مخاطبی با مشکلات و چالشهایی دستوپنجه نرم میکند که تا با روشهای کسب اطلاعات که بررسی کردیم، باید این مشکلات را مشخص کنید. مشکلات مخاطبان را با جزئیات تمام بنویسید و درباره آنها خوب فکر کنید. اگر نتوانید در پرسونای مخاطب نیازهای آنها را بشناسید، قعلا نمیتوانید محتوای مناسبی تولید کنید.
بعد از اینکه مشکلات آنها را کامل نوشتید، باید راههای رفع آن نیازها را پیدا کنید. برای مثال اگر مخاطب شما زمان کمی دارد، باید خدماتتان سریع و آسان باشد. اگر استفاده از محصول شما برای مخاطبان سخت است و کامل متوجه نمیشود، باید پشتیبانی رایگان کنار محصول ارائه دهید تا در صورت نیاز از پشتیبانی کمک بگیرد.
در نهایت همه این اطلاعات را در یک سند ساده جمع کنید. این سند باید شامل مواردی که بررسی کردیم (نام، مشخصات، اهداف، چالشها، رفع نیاز و رفتارهای پرسونا) باشد. پس از انجام این کار، حالا شما یک نمونه پرسونای مخاطب دارید.
علاوه بر تولید محتوای مناسب برای پرسونای مخاطب، محتوای مربوطه باید متناسب با موقعیت مخاطب در قیف بازاریابی باشد. پرسونایی که ایجاد میکنید، تصویری کلی از مخاطبین و جایگاه آنها در سفر مشتری است، اما پرسونای مخاطب نمیتواند تغییر نیاز مخاطبین درصورتیکه به مرحله بعد سفر مشتری برود را نشان دهد. اینجاست که برنامهریزی پرسونای مخاطب میتواند کمک کند. این برنامهریزی، تمامی نیازها، اهداف، فعالیتها و اطلاعاتی که مخاطب از آغاز تا پایان سفر مشتری نیاز دارد را ارزیابی میکند.
به طور کلی، میتوان قیف بازاریابی محتوا را در سه مرحله زیر خلاصه کرد:
در این مرحله، مخاطب متوجه میشود که مسئلهای وجود دارد و به محتوایی نیاز دارد تا بتواند آن چالش را برای او برطرف کند. در این مرحله، مخاطب به محتواهای آموزشی مانند پستهای بلاگ و ایبوک نیاز دارد. امکان تولید لید در این مرحله پایین است، اما در صورتی که محتواهای شما در این مرحله به اندازه کافی خوب باشد، مخاطب در مرحله بعدی قیف بازاریابی نیز شما را همراهی خواهد کرد.
درصورتی که مخاطب وارد این مرحله شده باشد، نشاندهنده این است که شما توانستهاید توجه او را جلب کنید. در این مرحله، مخاطب به دنبال منبعی برای پیدا کردن راهحل مشکل خود میگردد. بنابراین، آغاز به سرچ کردن محتواهای مربوطه میکند. پرسونای مخاطب در این مرحله، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. در واقع، در این موقعیت، شما میخواهید با محتواهای خود به مخاطب ثابت کنید که کلید حل مشکلاتش در دستان شماست. بنابراین، باید محتواهایی ارائه دهید که متناسب و مرتبط با مخاطبین هدف باشد. وبینارها، مطالعات موردی، داستان موفقیت و ویدئوهای دمو برای این مرحله مناسب هستند.
در این مرحله، مخاطب پس از تحقیقاتی که در مرحله قبل انجام داد، قصد دارد انتخاب نهایی خود را انجام دهد. لیدهای تولید شده در مرحله قبل، تنها به یک call to action خوب و قانعکننده نیاز دارند تا تصمیم خود را قطعی کنند. انتخاب محتواهای مناسب برای این مرحله، تاثیر به سزایی در بهینه سازی نرخ تبدیل (conversion rate) دارد.
آنالیز و تحلیل در دیجیتال مارکتینگ را در کالج تپسل بخوانید.
در صورتی میتوان استراتژی بازاریابی محتوا را موفق دانست که محتواها برای مخاطبین هدف تولید شده باشد. ایجاد پرسونای مخاطب، یکی از کارهای ضروری برای دستیابی به موفقیت در بازاریابی محتوا محسوب میشود. ایجاد پرسونای مخاطبی که همراستا با مراحل مختلف قیف بازاریابی و سفر مشتری باشد، بهترین نتایج را به همراه خواهد داشت. در صورت نداشتن پروسنای مخاطب، نمیتوانید محتواهایی بهینه و هدفمندی تولید کنید که به طور مستقیم، پاسخگوی نیازها و علاقهمندیهای مخاطبین باشد و در نتیجه، ممکن است مخاطبین خود را از دست بدهید. برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز برای ایجاد پرسونای مخاطب، روشهای مختلفی نظیر تحقیقات بازار، مصاحبه با مشتریان و مخاطبین، فرمهای ثبتنام و … وجود دارد.
در جلسه آینده از بلوک بازاریابی محتوا، درباره معیارهای استخدام نیروی محتوا صحبت میکنیم. خوشحال میشیم که نظرات و پیشنهادهای خودتان را با ما در میان بگذارید. برای اطلاع از جلسات جدید بلوک بازاریابی محتوا، در فرم موجود در سمت راست صفحه ثبتنام کنید.
5 ديدگاه نظر دهيد
عالی بود
خداقوت
سلام
ممنون از شما، خوشحالیم که مطلب مورد رضایت شما بوده
سلام
خدا قوت
مطالبتون بسیار عالی است و در مسیر اموزش مبحث دیجیتال مارکتینگ بسیار کمک کننده است.
یک پیشنهاد داشتم .در مورد کل مطالب اموزشی سایت ، کمبودی که احساس میشه (البته در اکثر مطالب اموزشی اینترنتی) عدم ارائه مثال در مورد مطالب هست.در این متون مطالبی ارائه میشه و اکثرا مثال عملی وجود ندارد. از این جهت محتوای ارائه شده فقط به صورت یک مقاله میباشد که کاربرد چندانی در عمل ندارد.
با تشکر از زحمات شما
سلام
ممنون از شما
حتماً از پیشنهادتون استفاده میکنیم
موفق باشید
با سلام خدمت تیم پر قدرت تپسل
مطالبتون عالی و همچنین پر کاربرد هست واقعا خسته نباشید
فقط یه مسلئه هست که توی این مطلب برام جا نیوفتاد اونم معنی پروسنای مخاطب بود!!!!!!
مطالب خیلی واضح و عالی هست ولی من هر چقدر خوندم نفهمیدم که پروسنای مخاطب چیه و چه کاربردی داره و اینم بگم که ای کاش برای این مطلبتون مثال میزدید تا برای مخاطب روشن تر بشه که منظورتون چیه !!!!!
بازم ممنونم از شما و تیم خوبتون
ممنون میشم که پاسخ بدید :)))))